بسم الله الرحمن الرحیم

قسمت دوم :ناگفته های سرتیم حفاظت از احمدی نژاد

 

* فارس: نوع واکنش رییس جمهور هنگام مواجهه با برخی کارشکنی‌ها، به چه صورت بود؟

- در چنین مواقعی رئیس جمهور سریع برافروخته می‌شد و واکنش نشان می‌داد، حتی محافظان مثلا میگفتند الان کسی دور و بر دکتر نرود. از لحاظ روحی به هم می‌ریزد، این جریانات خیلی دکتر احمدی نژاد را اذیت می‌کند.
یکی از روزهایی که به میدان 72 در نارمک می‌رفتیم. روز تعطیلی بود و آقای دکتر به منزلشان رفته بودند. ما منزل قبلی زیاد می‌رود البته نه منظم بلکه متغیر. به خاطر اینکه دکتر آن فضا را از دست ندهد، می‌روند. یک خانم مسن از شاهرود از خانه سالمندان آمده بود. کسی را نداشت خودش را به آنجا رسانده بود و می‌گفت من می‌خواهم رییس جمهور را ببینم اسمشان "مادر جواهر" بود.
گفتم چه کار دارید و کارتان چیست؟ می‌گفت می‌خواهم خود رئیس جمهور را ببینم و با ایشان صحبت کنم، گفتم نمی‌شود که هر کسی تک تک بخواهد رییس جمهور را ببیند. می‌دانید چقدر زمان می‌برد؟ ایشان باید کارهای کلان را رسیدگی کنند. به هر حال اصرار می‌کرد که می‌خواهد رییس جمهور را ببیند. گفتیم بایستید شاید قسمت شد و بیرون آمدند و شما را دیدند. چون آنجا که می‌رویم معمولا ساعتی را بیرون می‌آیند و به کارهای مردم رسیدگی می‌کنند. آمدند و گفتیم که آقای دکتر این خانم از شاهرود آمده شما راببیند. گفت: چه کار دارد؟ گفتم: نمی‌دانم می‌خواهد خودتان را ببیند.
بالاخره جلو آمد و دکتر را دید. دکتر گفت: بفرمایید حاج خانم چه کار دارید؟ گفت: هیچی فقط می‌خواهم ببینمتان. گفت خوب حالا دیدید. گفت نه می‌خواهم جایی بنشینیم و با هم صحبت کنیم. دیدیم مشکل دو تا شد. خلاصه دو تا صندلی پیدا کردیم و توی کوچه نشستند و شروع کردند به صحبت کردن. مشکلات خانه سالمندان را مطرح کرد. دکتر سفارش کردند که به مشکلاتشان رسیدگی شود و برایشان بلیط برگشت بگیرند.

* فارس: از کجا متوجه می‌شوند که دکتر به آن محل می‌رود با توجه به اینکه می‌گویید زمانش متغیر است؟

- مردم از صبح که از خانه بیرون می‌آیند، مراقب تغییر و تحولات کوچه هستند که ببینند خبری هست یا نه. چون محله است به گوش همدیگر هم می‌رسانند. اصلا چون آنجا محله دکتر احمدی نژاد است، کسانی که مسیرشان آن طرف است هم متوجه خانه دکتر هستند تا ببینند چه زمانی می آید یا می رود. به همین دلیل مطلع می‌شوند.

* فارس: درباره دیدارهای سرزده دکتر بفرمایید. چه مواردی بوده که بدون برنامه قبلی آقای احمدی نژاد به جایی رفته باشد؟

- دیدار از دانشگاه امام صادق(ع) از دیدارهای سرزده بود. باران شدیدی می آمد و دکتر خیس شده بود. چتر گرفتیم که بیشتر خیس نشود اما چون دید بقیه خیس شدند، به لحاظ اخلاقی قبول نکرد که چتر بگیریم. حتی چفیه دادیم که خشک کنند، قبول نکرد.
به همراه رئیس جمهور، بعضی اوقات به صورت سرزده به دیدار خانواده شهدا می‌رویم و بازدیدهای اعلام نشده داریم. دیدارهای از قبل تعیین نشده مانند عیادت در بیمارستان و بازدید اقوام هم داریم. بازدید از وزارتخانه ها هم داشته ایم که اصلا خبری از آن منتشر نشده است.
ما در دید و بازدیدهای عید نوروز هم همراه ایشان رفتیم که به خانه‌ همسایه‌ها هم می‌روند. ما هم خیلی غیر محسوس تمهدیدات را در نظر می‌گرفتیم.
یکی دوبار هم بازدید سرزده از کهریزک داشتیم. عموما هم جاهایی که وضعیت خاصی دارد و کمتر توجه به آنها می‌شود را آقای دکتر بیشتر توجه می‌کند و خود را موظف می‌داند سر بزند. بازدیدی از بیمارستان کودکان و بازدید از اردوهای ورزشی که قرار است به مسابقات اعزام شوند از این دست است.

* فارس: دکتر احمدی نژاد ورزش هم می‌کند؟

- بله. اما دیگر کار آنقدر زیاد است که جای ورزش را می‌گیرد. البته خودش قبلا فوتبال بازی می‌کرد. یکی دو تا از دوستانش در محله به دیدنش آمده بودند و می‌گفتند ما با حاج محمود رفیق بودیم و با هم فوتبال بازی می‌کردیم که دریبل‌زنی خوبی هم داشت.

* فارس:‌احساس رییس جمهور را نسبت به رهبری چطور دیدید؟ به خصوص تعدد دیدارها به چه صورت است و حالات ایشان قبل و بعد از دیدار به چه صورت بوده؟

- یکی دو جا در هنگام دیدار بودیم. یکی از صحنه های جالب، که تلویزیون هم به تصویر کشیده بود زمانی بود که ایشان حکم تنفیذ را می‌گرفت و حال و هوای خاصی داشت. از نکات جالب این است که وقتی آقای احمدی نژاد به دیدار رهبری می‌رود، با تمام فشارهایی که هست، وقتی برمی‌گردد روحیه بسیار خوبی دارد به طوری که ما می‌گوییم هر کاری داریم باید همین الان بگوییم و نتیجه بگیریم.
علاقه‌مندی ایشان به رهبری به گونه‌ای است که وقتی در اولین ماموریت‌ها به استان خراسان می‌رفتیم در هواپیما با بچه‌ها صحبت می‌کردند و می‌گفتند ما خوشحالیم که بعد از مدتی توانسیتم یک خاکریز جلوی رهبری بزنیم تا هر چه تیر و ترکش است به ما بخورد؛ عشق و علاقه دکتر احمدی نژاد به رهبری بسیار زیاد است.
ما خودمان هم دو بار خدمت مقام معظم رهبری رسیدیم از آقای احمدی نژاد گله کردیم که ایشان مسایل مربوط به حفاظت و امنیت را رعایت نمی‌کند و از هیچ کس حرف شنوی نمی‌کند غیر از شما. در یکی از موارد، دکتر احمدی نژاد هم نبود. آقا پرسیدند چطور؟ گفتم من مسئولیت حفاظت ایشان را دارم اما ایشان در تعامل نیست و یک مقدار کار را برای ما سخت می‌کند. گفتند خدا به شما صبر بدهد، کارتان سخت است، من به ایشان تذکر می‌دهم که رعایت کنند. که آقا از طرف خودشان یکی دو بار تذکر دادند. یک بار دیگر هم نزد خود دکتر احمدی نژاد، غیر مستقیم گله خود را با آقا مطرح کردیم که آقای احمدی نژاد همانجا چشم غره‌ای به ما رفتند.
در اوایل کار کار سخت بود، تا اینکه دکتر را مقداری در مسیر کاریمان آوردیم. ایشان آنقدر برخورد صریحی با ما برای یک ماشین اضافه کردن داشتند، که مردمی که دور و بر ایشان را می گرفتند و نامه داشتند، وقتی دکتر می رفت، می‌گفتند ما اگر جای شما بودیم می‌رفتیم، اینطوری که نمی‌توانید کار کنید.
آقای احمدی نژاد فردی مقید و معتقد است. با تمام سختی‌های که وجود دارد، نماز اول وقتشان ترک نمی‌شود. مثلا گاهی کار دولت تا ساعت 2 و 3 نیمه شب ادامه پیدا می‌کرد، اما ایشان تا نماز صبح بیدار می‌ماندند و کارها را انجام می‌دادند که نمازشان قضا نشود. و یا در فشارهای کاری نماز اول وقت را فراموش نمی‌کند. آقای احمدی‌نژاد در تقید و تعهد و ولایت‌مداری زبانزد است. ممکن است چیزی در کلام گفته شود اما ما این را به عینه دیدیم و لمس کردیم. هر کس این حالات را ببیند به عنوان مثال زبانزدش خواهد کرد.
تمام سعی نیروهای حفاظت بر این بوده و هست که تمام فشارهای منفی که به دکتر احمدی نژاد وارد می‌شود را بگیرند تا ایشان با آرامش بیشتر و فکر باز بتوانند برای کشور و نظام کار کنند. به خاطر ملاحظات و دیدگاه‌هایی که آقای دکتر دارد، این دشواری وجود دارد وگرنه آقای احمدی نژاد یک انسان باصفا، با مرام، بامحبت، با ایمان، معتقد و باتقوا است و کار کردن با ایشان افتخار است؛ سختی کار به خاطر دیدگاه‌های ایشان و حجم کار بالاست.

فارس: مواردی بوده که خودتان یا نیروهایتان آسیب جسمی ببینند؟

- خود من که در طول آن مدت دیسک کمر گرفتم. در برنامه‌ها و ماموریت‌ها هم پنج یا شش نفر از نیروها آسیب جدی دیدند و دو بار پا و دست شکست اما با طول درمان‌های یک ماهه توانستیم بچه‌ها را دوباره وارد کار کنیم. مثلا در سفر گیلان، در محور رودبار به رشت، علی رغم اینکه دو ماشین پلیس مسیر را باز می کردند، یک پراید در اتوبان آمد و به پشت ماشین شماره سه اسکورت خورد. درآنجا اگر بچه ها ایثار نمی کردند پراید و مسافرهایش از بین می رفتند اما نیروهای ما از خودگذشتگی نشان دادند و طوری عمل کردند که ماشین چپ کرد و به جای سرنشینان پراید، نیروهای ما آسیب دیدند.
ما آسیب های زیادی در جریان کار داشتیم. از جمله فشارهای جمعیت و کار؛ اما بچه های ما از نظر قدرت بدنی و بدنسازی حرف اول را می‌زنند و بعضا قهرمان کشوری داریم اما به هر حال آسیب می بینند.

فارس: برخی ها گاهی اینگونه القا می کنند که تیم حفاظت رییس جمهور آسیب پذیر است. نظرتان چیست؟ واقعیت حادثه ای که در سیستان و بلوچستان اتفاق افتاد و در آن شهید حجت گرمابدری به دست اشرار به شهادت رسید، چه بود؟

- در سیستان و بلوچستان یکی از نیروهای ما یعنی شهید گرمابدری به شهادت رسید و یکی از نیروها هم از ناحیه دست مجروح شد.
اینها پیشرو بودند و در ستون اسکورت نبودند.
نیروی انتظامی در جلسات تامین استان اعلام کرده بود که تامین مسیرها برقرار شده است. ما وقتی وارد یک استان می شویم منطقه را قرمز می کنیم یعنی همه جا در حیطه حفاظتی و مسایل امنیتی قرار می گیرد و همه جا نیروهای نظامی انتظامی و سپاه و اطلاعات بر اساس وظایف محوله عمل می کنند.
در سیستان و بلوچستان هم کارها انجام شده بود اما احتمال می دادیم که از گوشه ای اشرار وارد شوند و شرارت کنند. البته آنها هم زیاد بی گدار به آب نمی زنند، وقتی می بینند منطقه قرمز می شود وارد نمی شوند و وقتی که اوضاع آرام شد، کار خود را دنبال می کنند. اما زمانی موقعیت هایی پیش می آید که به آن "ترور کور" می گویند. در این مورد هم اشرار توری انداخته بودند تا ببینند چه گیرشان می آید. برایشان مهم نبود که محافظ رییس جمهور است یا کس دیگر.
اشرار در آن شب حمله ای کردند و شهید گرمابدری هم با آنها درگیر شد. در آن شرایط و در شب کمتر کسی ریسک می کند که با افراد مسلحی که معلوم نیست چند نفرند درگیر شود. اما این جسارت و شهامت در نیروهای ما بود و درگیر شدند و وقتی اشرار اقدام به رگبار و تیراندازی کردند، حجت گرمابدری به شهادت رسید و یکی دیگر از نیروها برای اینکه برای خود جانپناهی بگیرد، به دره ای سقوط کرد و از تیررس اشرار دور ماند و فقط مجروح شد.
البته این ماجرا مراحل دیگری هم دارد که شاید بعد از دوره ریاست جمهوری این موضوع را خیلی بازتر بشود بیان کرد.
نیروی انتظامی سالها دنبال پاکسازی و دستگیری این اشرار بوده اند و این جسارت نیروهای ما را می رساند که چنین عملیاتی را انجام دادند، ولی اینکه عنوان شود رییس جمهور و یا کاروان رییس جمهور مورد هدف قرار گرفت، درست نیست.
تهدید علیه رییس جمهور مدام وجود دارد؛ یکی از طرف اسراییل و آمریکا است که علنا اعلام می کنند و دیگر اینکه تهدیدات دیگری هم علیه ایشان بوده که خنثی شده است؛ همینقدر که رییس جمهور محبوبیت دارد همانقدر دشمن هم دارد که به دنبال حذف ایشان هستند.
فعلا که با لطف خدا و شجاعت نیروهای حفاظت، مشکلات پشت سر گذاشته شده است. گاهی حتی خطر و تهدید به گونه‌ای بود که احساس می کردیم باید نزدیک‌تر به رییس جمهور باشیم.

* فارس: ماندگارترین لحظه هایی که با رییس جمهور برای شما رقم خورده چه لحظاتی بوده است؟

- نقطه نظرها و دیدگاه های ایشان برای ما از همه ماندگارتر است. مثلا اینکه در نماز جمعه در دل مردم می روند و به مشکلات و شکایات مردم رسیدگی می کنند که هنوز هم همینطور است. دیگری دیدار خانواده شهدا بود که همچنان ادامه دارد. و یکی شرکت در هیات های مذهبی.

* فارس: حضور ایشان درهیات های مذهبی چگونه بود؟ چه حاشیه هایی داشت؟

-ایشان به خاطر مقید بودنشان و به دلیلی اعتقاد و ارادتشان به ائمه معصومین می خواهند که در هیات ها و دسته ها و مراسم های اینچنینی شرکت کنند و حتی هیات های محلی هم دارند. حتی در بین راه عزیمت به هیات، ایشان خود را آماده می کردند. برای هیات رزمندگان اسلام عنایت خاصی دارند و در مراسم حاج منصور، محمود کریمی، سعید حدادیان و برخی مداحان دیگر شرکت می‌کنند و می خواهند به همه هیات ها سر بزنند.

* فارس: رویکرد رئیس جمهور نسبت به خبرنگاران را در مدت ماموریتتان چگونه دیدید؟

- دکتر احمدی نژاد خیلی نسبت به بچه های گروه خبری اعم از عکاس و فیلمبردار و خبرنگار عنایت خاصی دارد. همواره هم تاکید داشته که نیروهای حفاظت با خبرنگاران تعامل کنند و کمک کار باشند. دید ما هم این بود که این قشر که در حاشیه هستند و کار می‌کنند و اطلاع رسانی می کنند باید مورد توجه قرارگیرند و فکر می کنم که در این دوره نسبت به دوره های قبل با توجه به صحبت هایی که با بچه های قدیمی هم داشتیم، وضعیت بهتر است و این تعامل در بهترین شکل خود است.
ما هم به بچه های حفاظت همیشه توصیه می کردیم که بچه های گروه خبری معتمد هستند و با آنها تعامل داشته باشید و می بینیم که رابطه بسیار خوبی دارند.
بعضی اوقات موقع مصاحبه طناب کشی می کردند و به نوعی خط قرمز می کشیدند اما آقای احمدی نژاد می‌گفت که این خط قرمزها را بشکنید و الان اصلا این مسایل نیست و سعی شد هر امکانی برای کار کردن بهتر دوستان خبرنگار فراهم باشد. هر چیزی که برای شناسایی گروه خبری لازم بوده، تدبیر شد، مانند کارت و کاور ؛ و سعی کردیم کار خبرنگاران خیلی سخت نشود و شرایط لازم را فراهم کنیم. دکتر هم تاکید داشتند که به خبرنگاران احترام گذاشته شود و در پایان مصاحبه ها می‌دیدیم که با بچه ها عکس میگیرند و گپ می زنند.

* فارس: در سفرهای خارجی چه خبرهایی هست؟ خاطراتی از حاشیه های آن به یاد دارید؟

- رایس، وزیر خارجه آمریکا وقتی به جایی می رود، صدها نیرو با خودش برای حفاظت می برد و یا بوش هزاران نیرو با خود می برد. اما ما با کمترین امکانات و نیرو ماموریت را انجام می دهیم و دکتر احمدی نژاد به همین مقدار هم ایراد می گیرد. و همین باعث می شود در ماموریت های خارجی نیروهای حفاظتی کشورهای دیگر از نیروهای ما کار یاد بگیرند و نوع کار محافظان ایرانی همه چیز را تحت الشاع قرار می دهد. یکی از نیروهای پیشرو ما که در یکی از کشورها رفته بود درخواست کرده بودند که بماند و برای نیروهای آنها آموزش بدهد.
این دولت سعی می کند حتی در سفرهای خارجی و در هر شرایطی صرفه جویی کند. دکتر احمدی نژاد حتی در گروه های پروازی هم همین روال را اعمال ‌کرده است. ما می‌گفتیم بگذارید اینها حداقل استراحت کنند اما می‌دیدیم که در یک روز به 2 کشور سفر می کند. وقتی هم که به یک کشور می‌رسیدیم، می‌گفتند برنامه چه شد؟ می گفتیم مثلا دو ساعت استراحت داریم، می‌گفتند استراحت لازم نیست. حتی وقتی ما به کشور میزبان می رسیدیم مثلا از لحاظ تغییر ساعت اینجا شب بود و آنجا روز؛ و سیستم جسمی و خواب به هم می ریخت ولی در همان شرایط هم برنامه ها را به صورت فشرده می گذاشتند و حتی سعی می‌کردند که برای برگشت برنامه‌ریزی کنند که قبل از ساعت 12 برسیم که یک روز به برنامه سفر اضافه نشود و هزینه ارزی از بیت المال کم نشود. ما می گفتیم این سفری که شما در یک روز و نیم رفتید را قبلا شش روزه می رفتند.

* فارس: در سفر سال 85 به سازمان ملل هم شما همراه آقای رئیس جمهور بودید. آنجا چه دیدید؟ به خصوص نوع نگرش افراد در آنجا نسبت به رییس جمهور، گروه همراه و صحبت های رییس جمهوری چگونه بود؟

- در سازمان ملل اتفاقات زیادی رخ داد. مخصوصا در اولین حضورشان. اولا تهدیداتی از سوی منافقین، سلطنت طلب ها و معاندین و یا حتی گروه هایی که در آمریکا ممکن بود از سوی صهیونیست ها تحریک شوند، پیش بینی می شد. وقتی وارد مجموعه سازمان ملل می شدیم همه نگاهها به سمت آقای احمدی نژاد بود در حالی که برای سایرین چنین نبود. در ملاقاتی که دکتر احمدی نژاد در حاشیه اجلاس سازمان ملل با آقای پوتین داشت، وقتی که آقای دکتر بیرون آمد، فضای بیرون سالن از عکاسان و خبرنگاران بسته شده بود. به طوری که پلیسی که با ما در داخل سازمان ملل همراهی می کرد، شروع به داد و بیداد کرد که مسیر را باز کنید. دکتر به آن پلیس گفت: آرام باش چیزی نیست!
در سازمان ملل نشان داده شد که رییس جمهور ایران از روسای جمهور دیگر کشورها یک سر و گردن بالاتر بود. تمام توجهات به سمت ایران بود؛ در رفت و آمدها و ملاقات های جانبی هم همه به دنبال ایران بودند و حضور هیات ایرانی در سازمان ملل، بسیار پرشکوه و با جلوه خاصی بود که تمام توجهات جهانی را به خود جلب می کرد.

* فارس: از سفر رئیس جمهور به قم چه خاطره ای دارید؟

- در یکی از برنامه هایی که در قم بود و به زیارت حضرت معصومه رفتیم، ازدحام و اشتیاق مردم به گونه ای بود که نیروهای ما خیلی خسته شدند. این مردم طالب هستند و امید دارند که مشکلاتشان به دست رییس جمهور حل شود. چون حرفشان را از زبان ایشان شنیدند. یا وقتی وارد حوزه علمیه شدیم کم مانده بود با طلبه ها جنگ تن به تن شود؛ آنقدر عشق و علاقه آنها زیاد بود که خودشان داربست زده بودند. آن داربست ها جواب نداد و اجباراً آقای دکتر را بغل کردیم و آوردیم بالا!
یکی از کارهای سنگین استانی ما در حوزه علمیه بود. ممکن است بگویند رویکرد دکتر احمدی نژاد نسبت به روحانیت چگونه است. باید می‌دیدند که عشق و علاقه دکتر به روحانیت چگونه است. دیدارهایی که به صورت سرزده به قم می روند و دیدگاههای علما و مراجع را می‌گیرند و استفاده می کنند. دیدارهایی در بیمارستان هم از مراجع داشتیم.
پرکاری دکتر احمدی نژاد خیلی خاص است و به سرعت کارها را سامان می دهد. گاه مجبور بود یک جلسه را برای رسیدن به ملاقات با رییس جمهور کشور دیگری رها کند و زمان از رییس جمهور عقب می ماند نه ایشان از زمان و کارها.
کار آنقدر زیاد است که رییس جمهور می گوید 24 ساعت کم است زمانی کسی به ایشان می گفت ما شما را کی ببینیم می گفت، ساعت 25 یعنی باید برای ملاقات ها یک ساعت به 24 ساعت اضافه شود.
زمان برای کارها کم است و کارها خیلی فشرده است اما ایشان با اشتیاق کار می کنند و حتی در روزهای تعطیل برنامه می‌گذارند درحالی که کمتر می بینیم کسی از تعطیلاتش بگذرد. در ماه مبارک رمضان آنقدر برنامه ها و ملاقاتهای ایشان و جلسات زیاد بود که ما می گفتیم باید این ماه دو برابر شود تا ایشان به کارهایشان برسند و بتوانند در مراسم افطاری شرکت کنند.
ما حتی از حق خود گذشتیم چون مرسوم بود که رییس جمهور یک افطاری را با نیروهای حفاظت داشته باشد که دیگر فرصت برگزاری آن وجود نداشت و میگفتیم حداقل یک افطاری را با خانواده بگذراند که حتی به آن هم نمی رسید.
آقای احمدی نژاد بسیار آدم پرکار و پرتلاشی است و در خدمت سر از پا نمی‌شناسد. ما با بسیاری از آقایان کار کردیم. از سال 59- 60 وارد شدیم و در همان زمانها با فعالیت حزب جمهوری و لزوم مقابله با ترورها وارد این مرحله از کار شدیم. تا الان با بسیاری از آقایان از مسئولان و شخصیت های تزار اول کار کردیم ولی به این شکل نبودند، حتی اگر هم بودند بسیار نادر بودند. مواردی که گفتیم جزیی از کل است. هیچ چیزی نمی تواند مانع عشق آقای احمدی نژاد به خدمت شود.

* مقام معظم رهبری به دکتر احمدی نژاد تکلیف کرده بود که شرعا و عرفا رعایت کنند و شب ساعت 9 به خانه بروند اما این محقق نشد و دکتر هر شب ساعت 11- 12 به خانه می روند اما باز هم چاره ای نیست، کار آنقدر زیاد است که ناخواسته ادامه می یابد.
ایشان هم هر چه جلو می رود بسیاری مشکلات عقب افتاده را رسیدگی می کند و شاید هنوز به جاده اصلی نرسیده است. ما که در کنار ایشان بودیم سعی می کردیم با تمام سختی ها دیدگاههای ایشان را محترم بشماریم و عمل کنیم و سعی می کردیم از ورود ایشان به بطن مردم جلوگیری نکنیم حتی کمک هم بکنیم.

* فارس: دقت‌نظر رئیس جمهور چقدر است؟ خصوصا در مورد تکالیف قانونی

آقای احمدی نژاد حتی در خیابان اجازه نمی دادند از خط ویژه برویم یا اینکه آژیر بکشیم یا چراغ را عوض کنیم چون می‌خواهند حق مردم ضایع نشود. حتی در مورد خانه ایشان که در نارمک بود، ما در نهایت دیدیم که در بحث های امنیتی همسایه ها اذیت می شوند و کنترل سخت است به همین خاطر مجبور شدیم مکانی در پاستور بگیریم.
اما ساختمانی که قرار بود رئیس جمهور و خانواده اش در آن مستقر شوند، 30- 40 سال از عمرش می گذشت و کارهایی از جمله کار بنایی مقدماتی برای خرابی های خانه داشت. کارگران درحال کار برای مرمت خانه بودند که دکتر احمدی نژاد آمد و داد و بیداد کرد که چه کسی گفته اینجا تعمیر شود. هرکسی گفته باید خودش پولش را بدهد.
حتی یک بار به اردوی تیم ملی رفته بودیم . به ما گفتند آمار بدهید تا به بچه های حفاظت لباس ورزشی بدهیم. خود آقای علی آبادی گفت که آمار بدهید ما گفتم حالا باشد بعدا. وقتی خودش به آقای دکتر گفت که می خواهیم به این بچه ها یک دست لباس ورزشی بدهیم، دکتر داد و بیداد کرد که نباید این کار را بکنید. بدهید به مناطق محروم.
از این دست مسایل زیاد است اما نمی توانیم بگوییم. فقط در این حد که نشان دهیم دید ایشان این است و مردم هم به خاطر همین ایشان را انتخاب کردند. ایشان هم سعی می کند تحقق پیدا کند.
ایشان به کوچکترین هزینه ها از دولت نسبت به خود و مجموعه ای که با ایشان همکاری می کنند بسیار حساس است و رعایت می کند. مثلا ما درخواست می کردیم یک سری وسایل برای کار ما بخرند اما ایشان می گفتند باید صرفه جویی شود.

* فارس: علیرغم محدودیتهایی که برای رسانه ای شدن نیروهای حفاظتی وجود دارد، علت اینکه موافقت کردید با ما مصاحبه کنید چه بود؟
- بر اساس تکلیف، بر خود فرض دانستم که بعضی موارد را بگویم. علی رغم اینکه برای ما سخت است که مسایل را بیان کنیم اما وقتی کسی با این ویژگیها به لحاظ تعهد و ولایت مداری و تدین و شیفتگی خدمت هست، اگر کسی نکته ای را بداند و نگوید مدیون است. ما در این جریان باید دین خود را تا حدی ادا کنیم. هرچند که دست ما بسته است و بسیاری چیزها را نمی توانیم بگوییم اما فکر کنم بعد از دوران ریاست جمهوری شاید دستمان باز شود و بتوانیم بسیاری ناگفته ها را بگوییم. در هر زمینه ای بخواهیم وارد شویم گفتنی ها زیاد است.
حرفها در بخش های مختلف زیاد است که نادیده گرفتن آن ایشان را در معرض ظلم قرار می دهد اما ایشان با صبوری جلو می آید.
ناگفته ها زیاد است اما شرایط برای باز کردن این موضوع مناسب نیست. ولی به هر حال باید گفته شود که چقدر دکتر مظلوم واقع می شود و یا اینکه بعضی اوقات شعار می دهند "صل علی محمد بوی رجایی آمد" و یا اینکه مظلومیت دکتر احمدی نژاد را با مظلومیت شهید بهشتی قیاس می کنند، درست است.